امشب تو خرابه واست روضه خونم
بی تو چی کشیدم باباجونم باباجونم...
میخونم من امشب با قدِ کمونم
بی تو چی کشیدم باباجونم باباجونم...
بشین امشب پایِ حرفام
پای درد و پایِ غم هام
دویدم بس که رو خارا
ببین تاول زده پاهام
بابایی تار میدید چشمام
میدیدم که تک و تنهام
یه مرد بی حیا اومد
کشید گوشواره از گوشام
بی تو بابا، چقد اشکِ یتیمی از چشام ریخته
سرم سوخته، تویِ آتیش اگه بابا موهام ریخته
امون ای دل....
بابا دخترت بعد از تو شد زمین گیر
بستن دست و پامو غُل و زنجیر غل و زنجیر
پای این اسیری من خیلی شدم پیر
بستن دست و پامو غُل و زنجیر غل و زنجیر
ز روی ناقه افتادم
من انگاری که جون دادم
چیشد اون شب قدم خم شد
نمیره هیچوق از یادم
نبودی گم شدم تنها
دل شب تو بیابونا
اومد بالا سرم اون زجر
منو بُرد با کتک بابا
بهش گفتم نکش مومو
خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی
گوشم سنگینه از دستات
امون ای دل....
بی تو من محاله که زنده بمونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
میبینی که لکنت داره این زبونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
تا که اسم تو رو بردم
بابایی هی کتک خوردم
یه جوری زجر منو میزد
همه گفتن که من مُردم
نبودی حرمله اومد
غمم شد دیگه بیش از حد
جلو چشمای تو بابا
به پهلوهام لگد میزد
دیگه از بس "کتک خوردم کتک خوردم" ندارم نا
بیا و با خودت امشب سه سالت رو ببر بابا
امون ای دل....
شبا که خوابتو می بینم تو خواب چشام میسوزه
بابا اگه منو ببینی دلت برام می سوزه
بابا دعا کن ... تموم شه دردم ...
شب تا صبح از درد ... خون گریه کردم
بیا بغلم کن تا من دورت بگردم ...
بابام به قولش عمل می کنه
میاد و منو باز بغل می کنه ...
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
دشمن با دختر تو کاری بجز غضب ندار
بیا منو ببر که این زجر اصلا ادب ندار
مویی نمونده ... حتی یه انگشت ...
از بس کشیدن ... موهامو از پشت
دونه دونۀ این زخما بابا منو کشت ...
کاشکی بیاری برام روسری
میدونم امشب منو میبری ...
خوابم برده بابا ، یا که بیدارم
دارم لبهامو رو ، لبهات میزارم
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
لرزش بی امون پاهام،چرا تموم نمیشه
نگو شده چه شکلی موهام،نگو که روم نمیشه
عمه با گریه ... معجر سرم کرد ...
یه کاری این زجر ... با معجرم کرد
حالادیگه چشمام بسته ست از بس ورم کرد
کنار مایی نمیبینمت
بگو کجایی نمیبینمت ...
از دست سنگین ... دنیام تاریکه ...
این صورت برا سیلی ... خیلی کوچیکه
امشبم مهمون دارم ، مهمونم ماه
تا سحر بیدارم ، بابام تو راه ...
نازت مرا به ضربت سیلی کشیدم
بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
باباجون خستۀ راهم
که اعصابم بهم ریخته
چیزی نیست حال من خوبه
یهکم خوابم بهم ریخته ...
خوابم بهم ریخته
اعصابم بهم ریخته ...
پاهامم آبله دارن ، نمیتونم بخوابم پس
حالم پریشونه ، آخه ویرونه ویرونه
اشکمو هی درآوردن ، باهام بازی نکرد هیچکس
چشماتو نبند تا چشمامو نبندم ..
تو گریه نکن قول میدم که بخندم ..
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنیبابا بابا بابا بابا
حالا که اومدی پیشم
بذا خلوت کنم با تو
بذا تعریف کنم بعدش
ببین من پیر شدم یا تو ...
من پیر شدم یا تو
بذار خلوت کنم با تو ...
نگی من بیادب بودم ، نگی این دختر عاشق نیست
گریه شده کارم ، اگه من دست به دیوارم
نمیتونم پاشم از جام ، پاهام پاهای سابق نیست
موهایِ تو سوخته ، موهایِ منم سوخت
تو آتیشِ خیمه ، کلّ بدنم سوخت
چشماتو نبند تا چشمامو نبندم ..
تو گریه نکن قول میدم که بخندم ..
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی بابا بابا بابا بابا
اون شب از روی اون ناقه
توی راه بین اون صحرا
بازی میکردم افتادم
اینقد غصه نخور بابا
غصه نخور بابا
تویِ راه بینِ اون صحرا ...
یکی دستش تو تاریکی به گونهم خورده چیزی نیست
هیچکس نمیدونه ، بپرس از عمه میدونه
یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست
دندونِ تو افتاد ، تو تشت طلا من ...
دندونایِ شیریم ، باز در میان حتماً
اصلا تو نگفتی ، من خسته و تنهام
تو اوجِ مصیبت ، باباییمو میخوام
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی بابا بابا بابا بابا
روضه سربسته تر بهترِ
گریه پیوسته تر بهترِ ...
وقتی که روضۀ دخترِ
روضه خوان خسته تر بهترِ ...
ای سادات می بخشید که روضه سنگینِ
چشمایِ سه ساله دیگه تار میبینه ...
لال بشه روضه خوانِ رقیه ...
سیلی برده امون رقیه ...
یا رقیه رقیه رقیه .....
روضه خوان گفت و من زار زدم
هی سرمو به دیوار زدم ...
یاد بی بی خودمو رو توی
روضۀ کوچه بازار زدم ...
ای سادات می بخشید که روضه مکشوفه
خاکستر می ریختن رو سرش تو کوفه
لال بشه روضه خوانِ رقیه ...
داره لکنت زبونِ رقیه ...
یا رقیه رقیه رقیه .....
روضه خوان عمۀ قافله
روضه هم روضۀ فاصله ...
وای اگه دختری نیمه شب
گم شه با پایِ پر آبله ...
ای سادات میبخشید که این روضه داغه
افتاده سه ساله با سر از رو ناقه
لال بشه روضه خوانِ رقیه ...
مرده با تازیون رقیه ...
ای حسین
وای وای
وقتی که می دیدم عمه م رو زیر تازیونه ها
وای وای
وقتی که رو نیزه سنگ خوردی از رو بوم خونه ها
وای وای
وقتی از رو نیزه افتادی رو خاک ها
وای وای
وقتی از رو نیزه دیدی منو بابا
وای وای، تا اسم تو رو بردم
وای وای، سیلی و لگد خوردم
وای وای، با هر قدم مُردم
وای وای، ذره ذره جون دادم
وای وای، از رو ناقه افتادم
وای وای، اسمم رفته از یادم
وای وای
وقتی که لرزیدم از شرم اون چشمهای بی حیا
وای وای
وقتی که می دیدم میبندن سرها رو، روی نیزه ها
وای وای
از دست نامردها تو کوچه و بازار
وای وای
از سیل اشکهای این گریه ی زار زار
وای وای، تا اسم تو رو بردم
وای وای، سیلی و لگد خوردم
وای وای، با هر قدم مُردم
وای وای
وقتی که می پیچید زنجیرم دور این گلوی من
وای وای
وقتی که سر نیزه سرخ می شد با خون عموی من
وای وای
پیرم کرد درد این زنجیر روی دوشم
وای وای
از درد سیلی و زخم روی دوشم
وای وای، این چشم ها دیگه تاره
وای وای، از زخم های گوشواره
وای وای، از این معجر پاره
شبهای خرابه چقدر خاموش و سرده
اون روزایی که رفته دیگه برنمیگرده
اون روزایی که جونی توی بال و پرم بود
اون روزایی که سایه ی تو روی سرم بود
بابا حسین رفتی و اسیر شدم
بعد تو من از این دنیا سیر شدم
سه سالمه اما خیلی پیر شدم
روی لبم شکوه از زمونه هست
روی دلم داغ بی کرونه هست
روی تنم رد تازیونه هست
من الّذی أیتمنی یا اباء
خورشید سحرگاهیمن ای فلق نور
من که طبق سر ندیدم پس طبق نور
بابا منو با موی پریشون دیده بودی
با سر برسه سرزده مهمون دیده بودی
بابا فدا چشم بارونیت بشم
فدای این زخم پیشونیت بشم
تو خرابه میخوام قربونیت بشم
خودم دیدم که با خیزرون میزد
روی لبات ضربه بی امون میزد
ناله زنان بر سر عمه جون میزد
من الّذی أیتمنی یا اباء
بابا صورتم زخمیه مثل سر زخمیت
بوسه میگیرم از رگای حنجر زخمیت
با روضه ی گودال تو آواره شدم من
چهل منزلو دنبال تو آواره شدم من
سر تو شد چهل منزل نگین نی
بودی بابا تو بالانشین نی
تو روی نی بودی من پایین نی
بارونی شد چشم من مثه فرات
منم مثه باقی مخدرات
پایین نی لطمه میزدم برات
من الّذی أیتمنی یا اباء
تعداد صفحات : 7
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****